امشب دیدمت. خودت این قرار رو گذاشتی. می‌خواستی اولش همه چیز ناشناس باشه اما مگه چند نفر تو دنیا وجود دارن که «دوس داری» رو «دوسداری» می‌نویسن؟ می‌دونستم خودتی. همدیگه رو جایی دیدیم که اولین بار دیده بودیم. تو کافه ای نشستیم که اولین بار نشسته بودیم. قبل از رو به رو شدن چند دقیقه از دور نگاهت کردم. سرگردون بودی. موهات بلندتر شده بود و سبیل گذاشته بودی. اما صحنه آشنا بود. خیلی آشنا.
دقیقه های اول نمی‌تونستم تو چشمات نگاه کنم. هفت ماه. هفت ماه شده بود که این چشم ها رو ندیده بودم جز توی عکس. مربی می‌گه چشم ها منبع آتیشن. پر از انرژین. چطور می‌تونستم بی هوا زل بزنم تو چشمات؟ چطور می‌تونستم این حجم از انرژی رو تحمل کنم؟
همه چیز شبیه خاکسپاری بود. بالاخره وقتش بود جسدِ رابطه ی مرده‌مون رو برداریم و دفنش کنیم. نشستیم بالای سرش و به خاطرات خوبش خندیدیم. دوباره نگاهشون کردیم «یادت میاد دیت اولمونو؟ من ۴۵ دقیقه دیر رسیدم و تو هم اسهال گرفتی؟» «پرنده رو لباسم خرابکاری کرد رو یادته؟» «آخ آخ بارونای بهار پارسال!»
و بعد، خاکش کردیم. گفتی مرسی که اومدی. گفتم مرسی که قرار گذاشتی. دست دادیم.یه بغل کردن فرمالیته. و بعد صدای در ماشین و راننده ی پراید مسی متالیک «کوچه ی شاهوردی تشریف می‌برید؟»
اینجاست. همون انتهایی که استرِ تصرف عدوانی بهش رسید. خاکش کردم. رابطه ی مُرده و همه ی روزنه های امیدش رو. دلم تنگه. دلم وحشتناک تنگه. مثل وقتی که عزیزی می‌میره و دلداریش می‌دن اما هیچکس نمی‌تونه دقیقا حالِ دلِ عزادار رو بفهمه. تا اعماق قلبم دلتنگم. اما اتفاق مهمی افتاده. این بار جسدی نیست که کنارش زار بزنم. جسد سر جای خودشه. تو دل خاک. نمی‌تونم بیرون بیارمش. نمی‌تونم زنده‌ش کنم. انگار مادری بودم که بچه اش گم شده بود. نمی‌دونست زنده‌ست یا مرده. دلتنگی و نگرانی تنگاتنگ هم. اما حالا فهمیده که زنده نیست. و جنسِ دلتنگیش، جنسِ دلتنگی یه عزاداره. نه یک چشم انتظار.
مامان می‌گه خاک سرده. چون اگه نبود، هیچکس از شدت دلتنگی نمی‌تونست زندگی کنه. به حرفت ایمان دارم مامان. یه روز این درد ها هم تموم می‌شن. تا ابد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خريد بهترين لباس مجلسي زنانه ترنم باران Septic1398 دکتر فرشته سربازی HelliFull راه اندازی کارگاه کوچک| طرح توجیهی| آموزش پرورش| کارآفرینی و خوداشتغالی پارسای بی ادعا تخلیه چاه و معرفی مراکز